فقط خدا تنهاست

افسران - نُچ !!!!
گفتم میدونی چرا چادری شدم؟
گفت: چه می‌دونم، لابد این‌طوری خوش‌تیپ تری!
گفتم: نچ!
گفت: خب لابد فهمیدی این‌طوری حجابت کامل‌تره مثلاً!
گفتم: نچ!
گفت: ای بابا! خب لابد عاشق یکی شدی،

اون گفته اگه چادر بپوشی بیشتر دوستت دارم!!
گفتم: نزدیک شدی!
گفت: آها!! دیدی گفتم همه‌ قصه‌ها به ازدواج ختم می‌شوند؟ دیدی!!
گفتم: برو بابا… دور شدی
باز گفت: خب خودت بگو اصلاً
گفتم: یک جایی شنیدم چادر،

لباس “حضرت زهرا”ست و بهش افتخار می کرده ...
خواستم کمی شبیه “حضرت زهرا ” باشم ...تا به من افتخار کنه"

سه شنبه 28 آبان 1392برچسب:, :: 12:45 :: نويسنده : سوگل

افسران - یا الله *

سه شنبه 28 آبان 1392برچسب:, :: 12:43 :: نويسنده : سوگل

دل بابای علی پاره شدن را کم داشت/
این دهان گرگ ها بوی کفن را کم داشت /
با سر انگشت زنی شکل تنش ریخت بهم/
ریخت و پاش بدنش ضربه ی زن را کم داشت/
به سر نعش علی اکبر او می خندند/
این "جوان مرده" همین خنده زدن را کم داشت/
خواهرش با وجنات پدرش در راه است/
شمع و گل بود که پروانه شدن را کم داشت/
غیر یک تکه عبا نیست برایش کفنی/
پیکر اندازه ی یک دشت ، کفن را کم داشت/
میل کوثر نکند او به پدر محتاج است/
لب او گریه ی یک پاره بدن را کم داشت/
پسری روی زمین و پدری دست به سر ...
... بردن پیکر او گفتن "لن" را کم داشت/
از لبان او ندارد انتظاری این پدر /
بین اعضای تنش عضو دهن را کم داشت...!

افسران - پسری روی زمین و پدری دست به سر ...! آخ حسین

شنبه 18 آبان 1392برچسب:, :: 9:11 :: نويسنده : سوگل

افسران - روضه حضرت علی اصغر از حاج محمود کریمی

شیری نداره مادرپیش تو آبروم رفت
گوش بده خواهرت گفت صبر کنید عمو رفت

پهلونه قصه ها رفته که آب بیاره
عمو که سقا بشه کار نشد نداره

عمو میاد به خیمه تا چشم رو هم بذاری
تموم میشه عزیزم قصه و بی قراری

خدای دریا دلا دلو زده به دریا
آب میاره اگه که آب باشه تا ثریا

تا سقا آب میاره رو هم بذار چشاتو
عمو بخواد میاره تا خیمه ها فراتو

نگاه نکن من و تو چه گریه هایی داریم
هنوز عمو تو راهه ما هم خدایی داریم

عمو میاد به خیمه با مشکی که پر آبه
رقیه جون بیدار شو الان چه وقت خوابه

مگه چی شد که عمه اینقده بی قراره
از گوش هرچی بچه ست گوشواره در میاره

شنبه 18 آبان 1392برچسب:, :: 8:49 :: نويسنده : سوگل

اگر خدا به تو فرمود :

که لیاقت شهادت را نداری ؛ بگو :

مگر آنچه را که تا بحال به من داده ای لیاقتــــــــش را داشته ام ؟!

افسران - لیاقتــــ....

چهار شنبه 15 آبان 1392برچسب:, :: 13:33 :: نويسنده : سوگل

و یک رگ از خون من
بیابان ها را آبیاری می کند
این منم آزاده ی زمین آسمان
حالا کفش هایت را از  شانه ات بردار
خاک از  سایه ی شمشیر خالی شده ا ست
من با آبروی آب بازی نکردم .
مرا سنج بزن   دمام
در چراغ نفتی مادر بزرگ
خون من هنوز روشن است .

چهار شنبه 15 آبان 1392برچسب:, :: 13:18 :: نويسنده : سوگل

 

به پیش چشم پدر ناگهان پسر افتاد

همینکه خورد پسر بر زمین پدر افتاد

رسید هلهله و خنده ها به گوش حسین

میان معرکه آقا به درد سر افتاد

مگر که قول ندادی عصایِ من باشی؟

بلند شو پدر ِ پیرت از کمر افتاد

نگاه کن علی اکبر دمی به سمتِ حرم

ببین به عمه که چشمانِ خیره سر افتاد

تو نخل بودی و دستی به پیکرت که زدم

ز شاخه های تمام تنت ثمر افتاد

الا شبابِ بنی هاشم از حرم آئید

که زانوانِ حسین از توان دگر افتاد

خبر رسید به خیمه که ارباً اربا شد

خبر رسید که لیلا از این خبر افتاد

 

 

چهار شنبه 15 آبان 1392برچسب:, :: 12:56 :: نويسنده : سوگل


دوباره ماه محرمه بگو تو با اشک و زمزمه لبیک یا حسین

 

به زیر این پرچم عزا بگو به مظلوم کربلا لبیک یا حسین

 

دوباره دلها اسیر درد و بلا شدند

 

ز غم شکستند و راهی کربلا شدند

 

در این شب غصه ومصیبت وزیده توفان درد و محنت

 

لبیک یا حسین

 

از این مصیبت عرش خدا در جوش و خروش

 

دوباره هل من معین مولا رسد به گوش

 

دوباره تنها شده حسین اسیر غمها شده حسین

 

لبیک یا حسین

 

دوباره لبهای تشنه واشک خیمه ها

 

به دوش سقای تشنه لب مشک خیمه ها

 

دوباره مشکی و تیر کینه غم عمو و دل سکینه

 

لبیک یا حسین

 

درای این کاروان نوای حسین حسین

 

ز آسمان می رسد ندای حسین حسین

 

تمام هستی ما حسینه به درد دلها دوا حسینه

 

لبیک یا حسین

 

دوباره در زیر برق نیزه نماز عشق

 

اذان خون و سجود وصل و نیاز عشق

 

لبیک یا حسین

 

جهان معطر ز عطر گلهای کربلا

 

تمام عالم فدای سقای کربلا

 

دوباره قرآن به روی نیزه


نماز دلها به سوی نیزه

 

لبیک یا حسین

 

دوباره تیر سه شعبه و طفل تشنه ای

 

دوباره گودال و حنجر و شمر و دشنه ای

 

نوای واغربتای زهرا زند شراره به جان صحرا

لبیک یا حسین

 


imam-hussein86.jpg


چهار شنبه 15 آبان 1392برچسب:, :: 12:45 :: نويسنده : سوگل

دود این مرا از نفس انداخته است....
به هوای حرم محتاجــــــــــــــــــــم.....
"اللهم الرزقنا ......"
 

· · · · · · · ·
1383165599288153_large.jpg

چهار شنبه 15 آبان 1392برچسب:, :: 12:43 :: نويسنده : سوگل

 

 وقتی که آه، بر لبِ عباس، ناله کرد 

در ذهن خویش، یاد بتولِ سه ساله کرد

 فریاد ریخت از غم شش‌ماهه‌ی حسین 

گویی که چشم فاطمه خون در پیاله کرد

یک دست او عَلَم شد و دست دگر قلم 

غم را برای شیعه‌ی مولا حواله کرد

شق‌القمر قمر شد و از نام خود گذشت  

اسطوره را به نام «برادر» قباله کرد

بخشش به احترام رسول وسلاله است

امت، عجب معامله با این سلاله کرد

از استغاثه ناله‌ی نی در رباب شد

«عقبی به لرزه آمد و دنیا خراب شد»

 

images?q=tbn:ANd9GcRHgzy7HDSLwkifyt-Ka_x
چهار شنبه 15 آبان 1392برچسب:, :: 12:36 :: نويسنده : سوگل

دیباچه عشقوعاشقی بازشود

دلهاهمه آماده پروازشود

بابوی محرم الحرام توحسین

ایام عزاوغصه آغازشود

سه شنبه 14 آبان 1392برچسب:, :: 9:20 :: نويسنده : سوگل

نام حسین آمدوچشمم وضوگرفت

آب ازسرم گذشت ودلم آبروگرفت

مامی رویم واوست باقی السلام

دنیابه نام آل حسین است والسلام!

سه شنبه 14 آبان 1392برچسب:, :: 9:11 :: نويسنده : سوگل

امام حسین(ع):من کشته اشکم،

هیچ مومنی مرایادنکندجزآنکه اشک ریزد.

سه شنبه 14 آبان 1392برچسب:, :: 9:7 :: نويسنده : سوگل

خدایاتوراعاشق دیدم وغریبانه عاشقت شدم

تورابخشنده پنداشتم وگناهکارشدم

توراوفاداردیدم وهرجاکه رفتم بازگشتم

توراگرم دیدم ودرسردترین لحظات به سراغت آمدم

تومراچه دیدی که وفادارماندی؟

شنبه 11 آبان 1392برچسب:, :: 9:22 :: نويسنده : سوگل

وتاابدبه آنهایی که قمقمه هایشان رادفن کردند

تاهوس آب نکنندمدیونیم....

شادی ارواح شهداصلوات

 

شنبه 11 آبان 1392برچسب:, :: 9:4 :: نويسنده : سوگل

شنبه 11 آبان 1392برچسب:, :: 8:59 :: نويسنده : سوگل

این جمعه هم گذشت...

نمیدانم ،عمرم کفاف جمعه ی بعدی رامی دهدیانه؟

ولی بازهم چشم به راهت هستم...

مولای من همیشه دعوتی...

راس ساعت دلتنگی،

به وقت بی قراری همه بیدلان...!

 

جمعه 3 آبان 1392برچسب:, :: 17:54 :: نويسنده : سوگل

نه فقط بنده به ذات ازلی می نازد

ناشرحکم ولایت به ولی می نازد

گربنازدبه علی شیعه نداردعجبی

عجب اینجاست خداهم به علی می نازد

جمعه 3 آبان 1392برچسب:, :: 17:8 :: نويسنده : سوگل

بازعکس خال ابرومی کشم

یکصدوده مرتبه هومی کشم

بس که ازعشق علی سرگشته ام

عاقلان گویندکافرگشته ام

مادرم می گفت ذکرهوبگیر

یاعلی گودست برزانوبگیر

یاعلی ازجابلندت می کند

دردودنیاسربلندت می کند

 

جمعه 3 آبان 1392برچسب:, :: 16:59 :: نويسنده : سوگل

جمعه 3 آبان 1392برچسب:, :: 16:49 :: نويسنده : سوگل

نازدبه خودش خداکه حیدردارد

دریای فضائلی مطهردارد

همتای علی نخواهدآمدوالله

صدباراگرکعبه ترک بردارد

 

جمعه 3 آبان 1392برچسب:, :: 16:20 :: نويسنده : سوگل

درباره وبلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم می خواهم بالحظه های پرامید, زیستنم راهویت بدهم وازروزمرگی های غفلت آوررهاشوم. می خواهم ازکشتزارعمرم طلادروکنم, پس به تابلوی زندگیم رنگ شاداب صاحب الزمان میزنم. برای همین خواستم عهدنامه ای باشماداشته باشم وبه شماقول می دهم محض خاطرت به آن وفاداربمانم تابدانی برای همیشه به یادت هستم. برای همیشه به یادت هستم. شیعیان خواب بس است برخیزید هجرارباب بس است برخیزید یادمان رفته که مهدی هم هست یادمان رفته که اومنتظراست یادمان رفته که اوپشت دراست
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان فقط خدا تنهاست و آدرس sogolfx.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان