|
فقط خدا تنهاست
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: جمعه 25 مهر 1393برچسب:, :: 10:29 :: نويسنده : سوگل استاد: به نظرشما چراحضرت محمد…
دانشجوها: اللهم صل علی محمد و آل محمدوعجل فرجهم استاد: ماشاءالله! به نظرشما چرا حضرت محمد… استاد: لا اله الا الله! چرا آن حضرت… استاد: حضرت محمد! حال کردین اصن حواستون بود جمعه 25 مهر 1393برچسب:, :: 10:28 :: نويسنده : سوگل
به خودم می گـــم :
اگر تونستی هر شب یک جـــزء نشد ... نیم جـــزء نشد ... یک حـــزب نشد ... دو صــفحه نشد ... یک صفحه قرآن بخون. اگر هم یک شب حال قرآن خوندن نداشتی قـــرآن رو بــردار ، باز کن ، چند لحظه نگاه کن ، ببــوس و بعد بـــرو و بخواب. اما بــی قـــرآن نمــون ...  جمعه 25 مهر 1393برچسب:, :: 10:27 :: نويسنده : سوگل
نسل پاک
خدایا کمکمون کن
اول خودمون سالم و پاک بشیم و در مرحله بعدنسل سالم و پاکی رو داشته باشیم
جمعه 25 مهر 1393برچسب:, :: 10:26 :: نويسنده : سوگل جمعه 25 مهر 1393برچسب:, :: 10:24 :: نويسنده : سوگل
خدایا...
مدتیه که سقف ایمانم چکه میکنه. خودت کمکم کن ترمیمش کنم. میترسم این چکه چکه ها دریا بشه و سد ایمانم رو ویران کنه. إِیَّاکَ نَعْبُدُ وإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ...  جمعه 25 مهر 1393برچسب:, :: 10:23 :: نويسنده : سوگل
می خوام برم یه جایی که اثری از ریا نباشه
اسم خدا بازیچه ی یه مشت بی خدانباشه
می خوام برم یه جایی که گدا بینوا نباشه
معیار انسانیت ثروت و طلا نباشه
جمعه 25 مهر 1393برچسب:, :: 10:22 :: نويسنده : سوگل
"خدایا خوش دارم گمنام و تنها باشم تا در غوغای کشمکشهای پوچ مدفون نشوم."
خــدایا ؛آن چـنـان مارا جــذب کن که جز به تو نیندیشیم ، و جز تو را نخواهیم ، وبه جز تو به سوی کسی نرویم ، وهمه خودخواهی ها و خودبینی هارا در مذبجه بارگاه تو قربانی کنیم... جمعه 25 مهر 1393برچسب:, :: 10:22 :: نويسنده : سوگل یه روز یه لره ... جمعه 18 مهر 1393برچسب:, :: 13:20 :: نويسنده : سوگل
بـاز هـم / د ِ لَ م / قُـرص اسـت بـه همـیـن "
#صـبـر-کـن ؛ دُرسـت مـی شـود " هـای ِ * تـــــــــو * .. #مـــادر ..  جمعه 18 مهر 1393برچسب:, :: 13:19 :: نويسنده : سوگل
خُـدایـا : حـرف { د ِ ل َ م } را بـه زبـان ِ #شـهـیدچَـمـران نـوشتـه اَم ..
/ هـرگـاه { دِ لَ م } رفـت تا #مَـحبّـت ِ کسـی را بـه دل بگیـرد .. #تـو او را خَـراب کـردی .. بـه هر کـه ُ بـه هر چـه " #دل-بسـتـم " .. تـو { دِ لَ م } را #شکسـتـی .. عـشق ِ هـرکسـی را بـه دل گرفـتـم ؛ تـو #قَـرار از مـن گرفتـی ! .. امّـا { #مـن-مـی-فـهـمـم } تـو چُنیـن کـردی تـا بـه غـیـر ِ تــــــو * #مَــحــبــوبـی * نـگـیـرم ..+..
جمعه 18 مهر 1393برچسب:, :: 13:17 :: نويسنده : سوگل
/ دلـی نـوشـت / .. " آه " #مـرد-شـدن ..
چـقــــدر #زمـان مـی خـواهــد ! .. / بـه #313 نـرسـیـدیـم هـنـوز /
جمعه 18 مهر 1393برچسب:, :: 13:16 :: نويسنده : سوگل
روز که از پَسـتـوی ِ شـب هـای ِ انـتـظـار #طُـلوع می کنـد ..
مـن بـه رسـم ِ همـه ی #وعـده هایی کـه داشتیـم ..
گُـلدان هـای ِ * #فَــرج * را روی ِ طاقـچـه ی { دِ لَ م } می چیـنـم .. /
#حُـسـنِ-یُـوسـف-هـم-انتـظـارِ-تُــرا-می-کِـشـد / .. آقــا ...  جمعه 18 مهر 1393برچسب:, :: 13:15 :: نويسنده : سوگل
#شـهـیـدچـمـران / ..
#خُـدایـا : بـه #آسـمـانِ بُـلنـدت سُـوگـنـد .. بـه #عـشــق سُـوگـنـد .. بـه #شَـهـادت سُـوگـنـد .. بـه #عَـلـی سُـوگـنـد .. بـه #حُـسـیـن سُـوگـنـد.. * مـن عـاشـق ِ زیـبـایـیـم * .. /
جمعه 18 مهر 1393برچسب:, :: 13:14 :: نويسنده : سوگل
نبـض ِ زمـان کـه کُـنـد می زنـد .. یـعنـی عـقـربـه ای سـرجـایـش نیسـت ..
زمـان ِ #دلـم سـرسـاعـت ِ د لـ تـ نـ گـ ـی خـواب رفتـه اسـت ..
جمعه 18 مهر 1393برچسب:, :: 13:13 :: نويسنده : سوگل
بُگـذار تـا شیـطنـت ِ #عــشــق .. چَشـمـان ِ تُـرا بـه عُـریـانـی ِ خـویـش بُگشـایـد ..
هـرچنـد آنجـا جُز رنـج ُ پـریشـانی نبـاشـد .. / امـا #کـوری را بـه خـاطـر ِ #آرامـش تحـمـل نـکـن / ..+.. عشـق مِعـراجیـسـت سـوی ِ بـام ِ سُـلطـان ِ جمـال .. از رُخ ِ عـاشـق فـروخـوان قـصـۀ مِـعـراج را ..
جمعه 18 مهر 1393برچسب:, :: 13:12 :: نويسنده : سوگل
/.. #عـشـق را ..  جمعه 18 مهر 1393برچسب:, :: 13:11 :: نويسنده : سوگل *بیچاره پدر شهید
هربار دلش برای پسرش تپید گفتند مردکه گریه نمی کنه . . . .!
یک شنبه 13 مهر 1393برچسب:, :: 18:23 :: نويسنده : سوگل
اون موقع ها که بچه بودیم وقتی میرفتیم خونه دوستمون
بهمون میگفتن : مادرتون میدونه اینجایی ؟! بهش گفتی که نگرانت نشه ؟! دیگه بزرگ شدیم. ولی...شهید گمنام حالا توکه چند ساله اینجایی ! تو شهرمایی ... ! مادرت خبر داره کجایی؟! نگرانت شده ها…  یک شنبه 13 مهر 1393برچسب:, :: 18:22 :: نويسنده : سوگل یکی از مشاورین و جاسوسان کاخ سفید در گزارش خود نوشته است :
ما موفق شدیم چــــادر مشکی زن ایـــرانی را به چـــــادر توری و گلدار تبدیل کنیـــم. چـــــادر توری و گلدار زنان مسلمان را به مانتو تبدیل کنیم! مانتو های بلند را به مانتوهای رنگین، تنگ و خیــــلی کوتاه. و اکنون از حجاب یک زن مسلمان فقط یک روسری مانده است. آنان از اینکه با نامحرمان ارتباط داشته باشند، شرمنده نیستند! چیزی از اســــلام و انـقــــلاب در ایران باقـــــی نــخواهد ماند!!
منبع:وبلاگhttp://amitist200.blogfa.com یک شنبه 13 مهر 1393برچسب:, :: 18:21 :: نويسنده : سوگل دروغ چرا؟ بعضی ها جوان که بودند یواشکی یک کارهایی می کردند!
یواشکی ساکشان را می بستند و بدون این که پدر و مادر بفهمند با خودشان بیرون می بردند و به بهانهٔ مدرسه، جیم می زدند و می رفتند جبهه.
قبلش یواشکی دست برده بودند توی شناسنامه و سن شان را تغییر داده بودند. بعضی ها یواشکی دار و ندارشان را می دادند به فقرا یا کمک می کردند به جبهه. شب ها یواشکی از چادر یا اتاق یا سنگر می زدند بیرون و نماز شب می خواندند. یواشکی های شان هم عالمی داشت. * شهدا! شماکه صدایتان به خدا میرسد! به او بگویید خلوت های ما را نگاه نکند... "خیلی یواشکی هایمان عوض شده است" منبع:وبلاگtakrim.blogfa.com
یک شنبه 13 مهر 1393برچسب:, :: 18:20 :: نويسنده : سوگل شنبه 12 مهر 1393برچسب:, :: 19:3 :: نويسنده : سوگل
انگار کن... شنبه 12 مهر 1393برچسب:, :: 18:55 :: نويسنده : سوگل شاید فکر کنی با عشوه حرف زدنت خاصت میکند...
شاید فکر کنی ناخن های بلند و رنگیت خاص ترت میکند... شاید فکر کنی مارک داربودنت ویژه ات میکند... شاید فکر کنی با پاشنه ی بلند،مسلط راه رفتن کار خاصی است... .................................................. ولی بدان وقتی خاص میشوی...که خدا انگشتش را میگیرد به سمت تو... و تو را به فرشته هایش نشان میدهد... و شاید زیر لب زمزمه میکند:فتبارک الله احسن الخالقین... میدانی که چه وقتی اینچنین میشود... وقتی از خودت...جوانیت...زیباییت...میگذری به خاطر او... حرفش را گوش میکنی چون دوستش داری... قربتا الی الله... .............................................. چقدر دلم میخواهد یکبار...فقط یک بار هم که شده...خدا مرا به فرشته هایش نشان بدهد... و بگوید:او را ببینید...او کوچکترین منتظر من است... پ.ن: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم: خداوند هروقت جوانی را میبیند که به طاعت و عبادت او مشغول است او را به فرشتگانش نشان میدهد و میفرماید:بنده ام را ببینید که به خاطر من از هواهای نفسانیش دست کشیده است. شنبه 12 مهر 1393برچسب:, :: 18:53 :: نويسنده : سوگل
بچه دار نمیشد... نشسته بود و به کتابی خیره شده بود و... هی آه میکشید... کسی پرسید... چی شده... چرا هی آه میکشی؟؟؟ به چی خیره شدی؟؟؟ بدون اینکه چیزی بگوید...زیارت عاشورا را نشانش داد... قسمتی که نوشته: بابی انت و امی... پرسید:خوب چیه مگه؟؟؟ با بغض گفت: من بچه ندارم...که یه روز بخونه...پدر و مادرم به فدات حسین جان... هردو...آرام...با اشک...زیر لب... بابی انت و امی یا حســـــــــــین..
+امام علی النقی علیه السلام : نَحنُ الکَلِماتُ الَّتی لا تَنفَدُ ، لا تُدرَکُ فَضائِلُنا امام هادى علیه السلام : ما کلمات (خدا) هستیم که پایان نمى پذیرد و فضیلتهاى ما درک نمى شود. شنبه 12 مهر 1393برچسب:, :: 18:42 :: نويسنده : سوگل
"خدایا.............. ............ "
شنبه 12 مهر 1393برچسب:, :: 18:42 :: نويسنده : سوگل
دل پاک باشد، کافی است!!
 مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی(ره): خیلی از مردم میگن بابا دلت پاک باشد؛ دل پاک باشد، کافی است!!(تفکر پلورالیزمی) جواب به این اشخاص که پاکی دل رو ملاک خوبی و بهشت میدونند اینه: آنکس که تو را خلق کرده است، اگر فقط دل پاک کافی بود فقط میگفت [آمـِـنـُوا] در حالیکه گفته: [آمـِـنـُوا وَ عَمِـلُوا الصَّالِحات] یعنی هم دلت پاک باشد، هم کارت درست باشد. اگر تخمه کدو را بشکنی و مغزش را بکاری سبز نمی شود. پوستش را هم بکاری سبز نمی‌شود.مغز و پوست باید با هم باشد. هم دل؛ هم عمل! دل پاک+عمل صالح =رضایت الهی
شنبه 12 مهر 1393برچسب:, :: 18:41 :: نويسنده : سوگل
بنویسید مرا یار اباعبدالله... #شهادت حضرت مسلم(ع) تسلیت باد. کاش می شد بنویسم که گرفتار شدم مثل خورشید گرفتار شب تار شدم مرد این شهرم و بر پیر زنی مدیونم این هم از غربت من بود که ناچار شدم من نمی خواستم علّت دلواپسیِ_ _معجر زینب کبری شوم، انگار! شدم من بدهکاری خود را به همه پس دادم به تو اندازه یک شهر بدهکار شدم من در این خانه، تو در خانه خولی، تازه با تو همسایه دیوار به دیوار شدم کاش می شد بنویسم کفنی برداری کفنی نیست اگر، پیرهنی برداری علی اکبر لطیفیان شنبه 12 مهر 1393برچسب:, :: 18:40 :: نويسنده : سوگل
مهدی جان!
آلودگی دلهایمان از حد هشدار فراتر رفته,
نفس هایمان به شماره افتاده, سالهاست زندگیمان تعطیل رسمی است…
هوای باریدن نداری مولا جان؟!؟
شنبه 12 مهر 1393برچسب:, :: 18:39 :: نويسنده : سوگل
همیشـه دیدیم و شنیدیم کـه میگن این / حُ س ی ن / کیـست کـه عالم همـه دیوانـه ی اوست حالا فکرشو بکن این " خُــدا " کیست کـه ارباب حسین هم آواره ی اوست پنج شنبه 3 مهر 1393برچسب:, :: 14:22 :: نويسنده : سوگل سر کلاس نشسته بود... پنج شنبه 3 مهر 1393برچسب:, :: 14:17 :: نويسنده : سوگل
تا حالا دیدی... پنج شنبه 3 مهر 1393برچسب:, :: 14:16 :: نويسنده : سوگل
در اضطراب چه شب‌ها که صبح شان گم شد چـه روزهـا کــــه گـرفـتـــــار روز هـفــــتـم شد
و جـمـعــــه روز تـفــــرّج بـــــرای مـــــردم شـد! چه قــدر شنبـه و یـک شنبـه و دوشنـبه رسید ولی همـیشه و هـر هـفـتـه جـمـعـه هـا گم شد چه هفته‌ها که رسید و چه هفته‌ها که گذشت شمـارشی کــه خلاصـه بـه چـنـد و چـنـدم شد و هـفـتـه‌ای که فـقـط ریـشه در گذشتن داشت بـرای شعـله کـشیـدن بـه خـویـش هـیـزم شد نـه شنـبـه و نـه بـه جـمـعـه، نـه هیـچ روز دگر در انتــظار تـو قـلـبـی پـــر از تـلاطـــــم شد !؟ کـــدام جــمـعـه مـــوعـــود می‌زنـی لـبـخـنـد بـه این جـهـان کـه پـر از قـحطی تبسم شد؟ بــرای آمــدنـت جـــمــعــه‌ای مـعـــیــن کـــن کـه هـفتـه‌ها همـه‌شـان خـالی از تـرنـم شد
پنج شنبه 3 مهر 1393برچسب:, :: 14:13 :: نويسنده : سوگل
آمدم بگویم پاییز را همه به عشق می شناسند… و مهر را به مهربانی ها...
پنج شنبه 3 مهر 1393برچسب:, :: 14:9 :: نويسنده : سوگل
درباره وبلاگ  بسم الله الرحمن الرحیم می خواهم بالحظه های پرامید, زیستنم راهویت بدهم وازروزمرگی های غفلت آوررهاشوم. می خواهم ازکشتزارعمرم طلادروکنم, پس به تابلوی زندگیم رنگ شاداب صاحب الزمان میزنم. برای همین خواستم عهدنامه ای باشماداشته باشم وبه شماقول می دهم محض خاطرت به آن وفاداربمانم تابدانی برای همیشه به یادت هستم. برای همیشه به یادت هستم. شیعیان خواب بس است برخیزید هجرارباب بس است برخیزید یادمان رفته که مهدی هم هست یادمان رفته که اومنتظراست یادمان رفته که اوپشت دراست آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
نويسندگان
|
||
 |
تبادل
لینک هوشمند
