فقط خدا تنهاست
من مخصوص یک نفر هستم. . .
من مخصوص یک نفر هستم. . . مـــن چــادرم راکــه مــے پــوشــم فــکـــرنــکــن ازتــمــام دخــتــرانـــه هـــایــم هــمــیــن وقـــارش رابــلـدم نـــه اتــفـاقــابـــرعــکــس نـــاز وعـــشــوه راخــوب بــلـدم!تــو بــرای مــن ارزشــے نــداری کــه بـــخــواهــم ارزشـهـایـم رابــرایــت صــرف کــنـم..مــن بـرای یـک غــریـبـه کــه تـــنـهاچــنـدلــحـــظـه از کـنـارمــن مـیگـذرددخـتــرانـه هـایـم راخـرج نمــے کــنـم!تــو بـه هـمان بـے ارزش هـای تــوی خیابان نـگاه کـن مــن نــیـازی بـــه نــگـاه هـــای بـــی ارزشـ نــــدارمـ!! من مخصوص یک نفر هستم. . .
چهار شنبه 24 تير 1394برچسب:, :: 13:53 :: نويسنده : سوگل
خدایا سر به راهم کن...
چهار شنبه 24 تير 1394برچسب:, :: 13:50 :: نويسنده : سوگل
کاش میدانستیم ؛
امامی که از اعمالمان رضا نباشد را نمیتوان رضا خواند ... آقا ببخش ...
چهار شنبه 24 تير 1394برچسب:, :: 13:49 :: نويسنده : سوگل
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟
باوفا با دست بسته بی کس و تنها چرا؟ آب را در جستجویت من قسمها داده ام آب را بیگانه میدانی، دل ما را چرا؟ دست بسته در چشمهایت خاک و خون در شگفتم من نمیپاشد زهم دنیا چرا؟
در میان خاک خوابیدی کجا بود مادرت؟ لای لایی را نخوانده بسته دست و پا چرا؟ پنج شنبه 18 تير 1394برچسب:, :: 11:49 :: نويسنده : سوگل عارفی را پرسیدند از اینجا تا خدا چه مقدار "راه" است؟ پنج شنبه 18 تير 1394برچسب:, :: 11:43 :: نويسنده : سوگل ﻗﺴﻤﺘﻲ ﺍﺯﺳﻮﺭﻩ ﯾﺲ ﺗﻮﻗﺮﺁﻥ ﻫﺴﺖ ﻛﻪ ﻧﻮﺷﺘﻪ : پنج شنبه 18 تير 1394برچسب:, :: 11:30 :: نويسنده : سوگل پنج شنبه 18 تير 1394برچسب:, :: 11:28 :: نويسنده : سوگل
. هیچ کوچکی را خوار نشمارید. پنج شنبه 4 تير 1394برچسب:, :: 11:16 :: نويسنده : سوگل
یازهرا یه نگاه کنی تمومه!!!!
فقط به خاطر ولیّش و شهید،گمنام ماند به خاطر ولایتش؛!!!! بچه های گردان تک تک شروع به در آوردن پلاکشان کردند...!!! حسن،حسین،علی،عباس،محمود،ابراهیم،چه میکنید؟؟؟ عملیات را شروع کنیم و اسم داشته باشیم!!!!!؟؟؟؟؟ به خدا در صحرای محشر نمیتوانیم به روی مادر حسنین نگاه کنیم.... پنج شنبه 4 تير 1394برچسب:, :: 11:9 :: نويسنده : سوگل سه شنبه 2 تير 1394برچسب:, :: 19:1 :: نويسنده : سوگل
فتبارک الله احسن الخالقین
سه شنبه 2 تير 1394برچسب:, :: 19:0 :: نويسنده : سوگل
پارتی بازی در حرمسالها پیش سرباز خوزستانی پس از اموزشی موقع تقسیم دید افتاده مشهد دلگیر و غمگین شد از طرفی ارادتش به اقا و از طرفی اوضاع بد مالی خانوادش اولین شبی که مرخصی گرفت با همون لباس سربازی رفت حرم اقا تا درد دل کنه و دلتنگیش رو به اقا بگه ساعتها یه گوشه حرم اشک ریخت وقتی برگشت به کفشداری تا پوتینهاش رو بگیره دید واکس زده و تمیزن کفشدار با جذبه با اون هیبت و موهای جوگندمی وقتی پوتین هاش رو داد نگاهی به چشم سرباز که هنوز خیس و قرمز از گریه بود کرد و گفت چی شده سرکار که با لباس سربازی اومدی خدمت اقا سرباز گفت:من بچه خورستانم اونجا کمک خرج پدر پیرم و خانواده فقیرمم هیچکس رو ندارم که انتقالی بگیرم نمیدونم چکار کنم.......... کفشدار خندید و گفت اقا امام رضا خودش غریبه و غریب نواز نگران هیچی نباش دوسه روز بعد نامه انتقالی سرباز به لشکر ۹۲ زرهی اومد اونم تایم اداری سرباز شوکه بود جز اقا و اون کفشدار کسی خبر نداشت ازین موضوع فرمانده حال حاضر نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران ♡ღبا امام رضا هیچ دری بسته نیست سه شنبه 2 تير 1394برچسب:, :: 18:57 :: نويسنده : سوگل
هیچ ورزشی برای " قلب"
مفید تر از خم شدن و گرفتن دست " افتادگان" نیست .
سه شنبه 2 تير 1394برچسب:, :: 18:54 :: نويسنده : سوگل
درباره وبلاگ بسم الله الرحمن الرحیم می خواهم بالحظه های پرامید, زیستنم راهویت بدهم وازروزمرگی های غفلت آوررهاشوم. می خواهم ازکشتزارعمرم طلادروکنم, پس به تابلوی زندگیم رنگ شاداب صاحب الزمان میزنم. برای همین خواستم عهدنامه ای باشماداشته باشم وبه شماقول می دهم محض خاطرت به آن وفاداربمانم تابدانی برای همیشه به یادت هستم. برای همیشه به یادت هستم. شیعیان خواب بس است برخیزید هجرارباب بس است برخیزید یادمان رفته که مهدی هم هست یادمان رفته که اومنتظراست یادمان رفته که اوپشت دراست آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
||
|