فقط خدا تنهاست
به نام خدا میخواهم برگردم به روزهای کودکی آن زمان ها که: پدر تنها قهرمان بود..... عشق تنها در اغوش مادر خلاصه میشد..... بالاترین نقطه زمین شانه های پدر بود.... بدترین دشمنانم خواهران وبرادرانم بودند...... تنها دردم زانوهای زخمی ام بودند..... تنها چیزی که میشکست اسباب بازی هایم بود..... ومعنای خداحافظی تا فردا بود......... به امید روزی که صدای (انالمهدی)را از سرزمین حجاز بشنویم. نظرات شما عزیزان: چهار شنبه 19 شهريور 1393برچسب:, :: 10:22 :: نويسنده : سوگل
درباره وبلاگ ![]() بسم الله الرحمن الرحیم می خواهم بالحظه های پرامید, زیستنم راهویت بدهم وازروزمرگی های غفلت آوررهاشوم. می خواهم ازکشتزارعمرم طلادروکنم, پس به تابلوی زندگیم رنگ شاداب صاحب الزمان میزنم. برای همین خواستم عهدنامه ای باشماداشته باشم وبه شماقول می دهم محض خاطرت به آن وفاداربمانم تابدانی برای همیشه به یادت هستم. برای همیشه به یادت هستم. شیعیان خواب بس است برخیزید هجرارباب بس است برخیزید یادمان رفته که مهدی هم هست یادمان رفته که اومنتظراست یادمان رفته که اوپشت دراست آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
نويسندگان |
||
![]() |